محمدابراهیم باستانی پاریزی در کتاب محیط سیاسی و زندگانی پیرنیا مینویسد: «پیرنیا آخرین و تازهترین و صحیحترین اطلاعات عصر خود را در باب تاریخ ایران باستان به دست آورده است، البته بعد از مرگ او تا امروز، کتیبهها و آثار تازه به دست آمده و کتب و رسالات متعدد نوشته شده است و صدها شرقشناس در باب تاریخ اعصار گذشته ما تحقیقات کردهاند؛ ولی باز هم شاید بتوان ادعا کرد که مطالب تازه آنقدرها نیست که بتواند مطالب ایران باستان را، حتی در چند جمله مختصر، تخطئه کند.» دانش تاریخ «ایران باستان» وامدار پیرنیا است. حق پیرنیا از جهت ایران باستان بر ملت ایران با قدری تسامح، کم از حق فردوسی نیست. این بیان اگر ظاهراً اغراق بهنظر آید، باید توجه داشته باشیم که ما امروز صحبت از ایجاد تاریخی میکنیم که مربوط به ۲۵۰۰ سال پیش از اینِ ایران است و متاسفانه برای ما مجهول و نامعلوم بود. حیطه حکمرانی و مقام فرماندهی هخامنشیان و پارتها و مادها را کسی تشخیص نمیداد، منابع ایران بهکلی از میان رفته بود و به منابع یونانی و رومی و اروپایی شخصی دسترسی نداشت و در حقیقت ایران بود و تاریخی مبهم از ساسانیان به بعد، پس چرا اغراق است اگر بگوییم مشیرالدوله زندهکننده تاریخ ایران باستان است. کار مشیرالدوله دیگر است و خدمت او بر هیچ یک از اهل فن و تحقیق پوشیده نیست.»
باستانی پاریزی، محمدابراهیم. تلاش آزادی: محیط سیاسی و زندگانی مشیرالدوله پیرنیا. تهران: ۱۳۵۶، ص ۹۶
ثبت دیدگاه