صادق ملکشهمیرزادی در گفتوگو با ایران ورجاوند از پایان نگارش خاطرات باستانشناسی خود خبر داد و گفت: در روزهایی که بهدلیل ویروس کرونا خانهنشین شده بودم، تلاش کردم تا خاطراتم را که از مدتها پیش مشغول نگارش آن بودم به پایان برسانم. این خاطرات مربوط به دوران دانشجوییام در دانشگاه تهران و دانشگاه شیکاگو و نیز دانشگاه پنسیلوانیا و همچنین سالهای تدریسم در دانشگاه تهران و نیز بررسیها و کاوشهای باستانشناسیام در ایران است.
ملکشهمیرزادی به خاطرات دوران دانشجویی خود در دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران اشاره کرد و گفت: در آن سالها زندهیاد ابراهیم پورداود استاد ما بود که در دانش و اخلاق زبانزد همگان بود. پورداود در آن سالها در چند شماره از مجلۀ بررسیها تاریخی مقالههایی با عنوان زینابزار منتشر کرد، که جوانی با زبانی تند و بیپرده و دور از احترام به انتقاد از این مقالهها پرداخت. یادم میآید که روزی در حیاط دانشگاه در نزدیکی تندیس فردوسی شماری از دانشجویان او را احاطه کرده بودند و نظر او را دربارۀ این انتقادها پرسیده بودند که پورداود در پاسخ گفت که من پاسخی از خود ندارم اما فردوسی بزرگ پاسخ او را سالها پیش داده است که «نبینی که با گرز سام آمدست/ جوان است و جویای نام آمدست».
نویسندۀ کتاب ایران در پیش از تاریخ: باستان شناسی ایران از آغاز تا سپیدهدم شهرنشینی به خاطرهای از عباس زریاب خوبی نیز اشاره کرد و گفت: پس از انقلاب که دکتر زریاب را از دانشگاه تهران اخراج کردند، روزی او را نزدیک کتابفروشیهای نزدیک دانشگاه تهران دیدم و به سلام و احوالپرسی با او پرداختم و گفتم با شما چه کردند؟ که دکتر زریاب، به شعر «گفت از بانگ و علالای سگان/ هیچ واگردد ز راهی کاروان» از مثنوی معنوی مولانا اشاره کرد و گفت که اگرچه دیگر در دانشگاه نیستم اما همچنان به کارهای پژوهشی خودم میپردازم و کاری به اتفاقاتی که افتاده است ندارم.
ثبت دیدگاه