محمود فاضلی بیرجندی: «ریو اردشیر» از شهرهایی است که اردشیر ساسانی بنا نهاد.
مارکوارت، ویرانه های این شهر را نزدیک بوشهر کنونی دانسته. (ایرانشهر در جغرافیای بطلمیوس / ص ۴۶). ابن بلخی این شهر را «ری شهر» نامیده و نوشته که شهرکی است بر کنار دریا، (فارسنامه. تصحیح دکتر رستگار فسایی/ ص ۳۵۳) نزدیک ماه شهر کنونی. (پانویس ص ۲۷۳). و افزوده که «مردم آن جا مصلح باشند و به خویشتن مشغول، و کوفته روزگار و ظلم های متواتر.» (ص ۳۵۴).
یاقوت حموی، ریو اردشیر را ری شهر دانسته و می نویسد: «در دوره حکومت فارس ها، کشته دفتران در آنجا میزیستند. و ایشان به خامه جستق مینوشتند که خامه ای بوده برای کتابهای پزشکی و نجوم و فلسفه و امروز کسی نه در عربی و نه در فارسی بدین خامه نمینویسد.» (معجم البلدان/ج۲/ ترجمان علی نقی منزوی/ ص ۵۹۴).
اما «کشته دفتران» به گمان یاقوت «گَشته دفیران» است، به معنی شکسته نویسان.
میگوید، گشته دفیران خط مخصوصی بوده که به روزگار خود او (سده هفتم) هم دیگر نشانی از آن نبوده است.
دکتر صفا درباره این خط مینویسد: «برای تحریر کتب طب و فلسفه و منطق، دو خط بود. یکی به نام نیم کستج (نیم گشتگ)…، و خط کستج (گشتگ) هم برای نگارش کتب علمی بوده. (پیشین / ص ۹۵).
از گزارش یاقوت برمی آید که در ریو اردشیر، نویسندگان کتابهای پزشکی و نجوم و فلسفه، دست کم در چهارده سده پیش، سرگرم پژوهش بوده اند؟
آیا از چنین مرکزی گزارش دیگری بر جا هست؟
کتابهای ریو اردشیر چه شده؟
چرا ابن بلخی ساکنان ریو اردشیر را «کوفته روزگار و ظلم های متواتر» وصف کرده؟
بر شهر اهل پزشکی و نجوم فلسفه ایران چه رفته بوده است؟
بلاذری گزارشی از غارت تازیان در ریو اردشیر داده و نوشته که روز تصرف ریو اردشیر از جهت نعمت فراوان که به مسلمانان رو کرد همچون روز قادسیه بود. (فتوحالبلدان/ ص ۵۴۰).
چرا از این پاره از هویت خویش، نامی هم نمیآوریم؟
سزد که بر ما بتازند و بگویند ایران چیزی از روزگار کهن ندارد.
کسی ری شهر یا ریو اردشیر را میشناسد؟
ثبت دیدگاه