شاهین آریامنش: بهتازگی کامیار عبدی در سخنان عجیبی گفته است: «درباره عیلام باستان غفلت شده است و یکی از کارهای واجب آن است که عیلام را در تاریخ ایران بیاوریم. کتابهایی که در داخل کشور چاپ میشود و یا خارجیها برای ایران باستان مینویسند نیز محدود شده است به سه دوره هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان. بنابراین با تألیف کتاب «بارقه کائنات: نگاهی بر میراث جهانی چغازنبیل» یک جهاد تک نفره راه انداختم تا جایگاه عیلام را بهعنوان نخستین مرحله در تاریخ ایران باستان مشخص کنیم.»
برخلاف سخنان این جهادگر جهاد تکنفره، اگر نیمنگاهی به کتابهای منتشر شده در این زمینه دستکم در چندین سال گذشته بیندازیم میبینیم که پژوهشگران دربارۀ ایلام باستان مینویسند و آن را در تاریخ ایران آوردهاند. تاریخ عیلام نوشتۀ پیر آمیه را سالهاست که شیرین بیانی به زبان فارسی ترجمه کرده است؛ یا یوسف مجیدزاده سالها پیش کتاب تاریخ و تمدن ایلام را نگاشته است. تاریخ سیاسی ایلام باستان را در سالهای گذشته نادر میرسعیدی نوشته است. یا کتاب شهریاری ایلام را سالها پیش والتر هینتس به رشتۀ نگارش درآورده بوده و پرویز رجبی آن را به فارسی برگردانده است. همچنین کتاب باستانشناسی ایلام نوشتۀ دنیل پاتس را زهرا باستی به فارسی ترجمه کرده است. جز اینها کتاب آرامگاه دو بانوی عیلامی از خاندان شاه شوتور نهونته پسر ایندد نیز به قلم آرمان شیشهگر به زبان فارسی نگاشته شده است. افزون بر اینها بهزاد مفیدی نصرآبادی نیز در زمینۀ باستانشناسی و تاریخ ایلام همچنان به پژوهش و کاوش باستانشناسی میپردازد و کتاب چغازنبیل، بافت شهری و جنبههای معماری در ایلام باستان را نوشته است. جز این کتابها، در کتاب تاریخ جامع ایران یا کتاب The Oxford Handbook of Ancient Iran با ویراستاری دنیل پاتس و … نیز به ایلامیان پرداخته شده است و آن را در تاریخ ایران آوردهاند و پژوهشگران خود را به سه دوره هخامنشیان و اشکانیان و ساسانیان محدود نکردهاند.
جناب عبدی از دوستداران تاریخ ایران و هَلتَمتیان (/ایلامیان) هستند، فکر میکنم منظور ایشان این بود که باید بهای بیشتری به دورهی هَلتَمتیان بدهیم.