ارفعی در بخشی از سخنانش به تغییرات و اصلاحات روی برخی واژه‌های منتخب «هلک» در خوانش‌های جدید اشاره کرد و گفت: موسسه شرق‌شناسی شیکاگو تلاش می‌کند زحمات ۴۰ ساله هلک را نابود کند و مطابق خواسته و میل خود تغییراتی دهد و کلمات را عوض می‌کند و مترادف‌ها را در معنی جایگزین می‌کند. پرسشم این است بعد از مرگ هلک چه تعداد گل‌نبشته خوانده شده است؟ اگر مستندات آن چاپ شده، آیا در اختیار ایران قرار گرفته است؟این پژوهشگر که الواح هخامنشی را قبلا دیده و در خوانش بخشی از آن نقش داشته است، خطاب به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز گفت: زمانی که الواح جدید به ایران رسید، هیچ از من خواسته نشد که برای شناسایی این الواح بیایم، آیا غیر از من کس دیگری در ایران هست که این‌ها را بشناسد؟ غیر از چند شاگردی که من تربیت کرده‌ام چه کسان دیگری هستند؟ در ادامه ووتر هنکلمن ـ پژوهشگر و عضو گروه مطالعاتی دانشگاه شیکاگو و نویسنده کتاب تاریخ هخامنشیان ـ که درباره محتوای گل‌نبشته‌های تازه استردادشده به ایران توضیحاتی داد، در پاسخ به نقدهای عبدالمجید ارفعی گفت: توافق شده بود الواح هخامنشی برای مطالعه به موسسه شرق‌شناسی شیکاگو فرستاده شود و چهار پژوهشگر مسئول کار روی آن الواح بودند. به دلیل دشواری این کار و وضعیت دانسته‌های ما از زبان عیلامی، خوانش گل‌نبشته‌ها بیشتر حالت کشف رمز داشت. از بین آن چهار نفر فقط «هلک» کار خوانش را ادامه داد، که مطالعه سه‌هزار لوح را از خود باقی گذاشت. براساس توافق، دانشگاه شیکاگو حق انتشار پس از مرگ هلک را داشت. کار هلک ناتمام مانده بود و ترجمه‌ها باید کامل می‌شد، برای همین از سال ۲۰۰۶ مسئولیت این کار به اشخاص دیگری سپرده شد، آقای متیو ستولپر نیز تا زمان بازنشستگی کار روی الواح را ادامه داد و سه‌هزار قطعه را ویرایش و بازخوانی کرد. پژوهش‌های فراوانی روی گل‌نبشته‌های باروی تخت جمشید انجام شده و صدها مقاله تهیه و منتشر شده است. حتی دیتابیس‌های آن‌ها در وب‌سایت‌ قرار گرفته و برای همه قابل دسترس است. او همچنین گفت:  گل‌نبشته‌های باروی تخت جمشید، دیدگاه ما را نسبت به عرصه‌های مختلف هخامنشی تغییر می‌دهد، همه این‌ها با پژوهش‌های آغازین ریچارد هلک به‌دست آمده است.